برای دانلود pdf مقاله کلیک کنید
کارکرد اسباب بازی در فرآیند رشد کودکان چیست و برای هر دوره سنی چه اسباببازیهایی مناسب است؟
ما اسباب بازی را برای کودک یکجور غذای روان میدانیم.
اسباب بازی یکی از نیازهای واقعی و حیاتی کودک است
و اصلاً بخشی از زندگی او با اسباببازی تعریف میشود.
در این رابطه دانشمندان مختلف روانشناس نظریههای مختلفی را مطرح کردهاند.
مشهورترین آنها ژان پیاژه است که پدر علم روانشناسی رشد به شمار میرود و راجع به انواع بازیها صحبت کرده است.
همچنین افراد دیگری مثل پارتر، کارل گروز و ژان ژاتو نیز راجع به بازیها و اثرات بازی و اسباب بازی نظریهپردازی کردهاند.
در یک جمعبندی از این نظرها میتوان گفت که وقتی کودک بازی میکند، خصوصاً وقتی از اسباب بازی استفاده میکند،
یکسری از جنبههای فکری و آموزشی خودش را تقویت میکند.
این بازی سبب میشود که فعالیتهای مختلف حرکتروانی و ذهنیشناختی کودک گسترش پیدا کند و به تکامل برسد.
بنابراین وجود اسباب بازی و بازی جزوی از مراحل رشد سالم کودک محسوب میشود.
بخشی از اسباببازیها جنبه تجاری دارد و پدرومادر فکر میکنند اسباببازی فقط کافی است سرگرمکننده باشد.
البته ما منکر این بحث نیستیم، اما یک اسباب بازی خوب برای اینکه بتواند سبب ارتقای سلامت روان کودک شود و به رشد فکری او کمک کند
باید ویژگیهای دیگری هم داشته باشد.
بنابراین والدین باید توجه کنند که هر چیزی به عنوان اسباب بازی برای کودکشان تهیه نکنند.
ویژگیها
ویژگی اول
از نظر ما اولین ویژگی این است که اسباب بازی متناسب با سن و تواناییهای ذهنی و رشدی او باشد تا کودک با اسباب بازی ارتباط برقرار کند.
برای مثال یک کودک ۶ تا ۱۸ ماهه برای اینکه بتواند دستورزی کند به اسباب بازی نیاز دارد.
او باید بتواند اسباببازی را با انگشتانش بگیرد و از آنجا که دارد دندان درمیآورد دوست دارد اسباب بازی را در دهانش بگذارد.
پس اسباببازی این کودک باید نرم، قابل شستوشو و نشکن باشد و نوکتیز، لبهدار و فلزی نداشته نباشد.
از حدود ۱۴ ماهگی تا ۳ سالگی از آنجا که حس دیداری بچه درحال رشد است،
هر چیزی برای او یک دنیای جدید است و میخواهد محیط را بشناسد،
پس باید حتماً اسباببازیهای رنگی برای او تهیه شود.
در واقع هرقدر رنگ در اسباببازیها بهکار رفته باشد، برای کودکان در این بازهٔ سنی جذابتر است.
در حدود ۴ تا ۵ سالگی، والدین میتوانند کودک را با کتابهای مصور، رنگی و قابل شستوشو آشنا کنند.
کودک با این کتابها که داستانهای سادهای دارند بازی میکند و شکلهای آن را میبیند.
ویژگی دوم
ویژگی دوم این است که اسباببازی باید کمک کند تا کودک بتواند حرکت و تفکر کند.
در واقع اسباب بازی باید هر دو فاکتور حرکت و تفکر را همزمان داشته باشد.
زمانی که کودک میخواهد شروع به حرکت کند، اسباببازی باید برای این کار به او کمک کند.
او باید بتواند اسباببازی را بگیرد و با آن راه برود. برای مثال قدیم بچهها را در روروئک میگذاشتند
امروزه هم مدلهای مختلف آن در بازار وجود دارد که عموماً به شکل حیوانات مختلف است.
کودک این روروئکهای جدید را میگیرد، سراپا میایستد و حرکت میکند.
این اسباب بازی ترمز دارد، آرام حرکت میکند
و درعینحال که کودک زمین نمیخورد به تفکر میافتد که این وسیله را هدایت کند.
هدایت یک وسیله برای کودک نوپا تفکر حساب میشود.
در دل این تفکر مبارزه با ناتوانی هم وجود دارد.
اعتقاد ما
ما معتقدیم در دوران کودکی یکی از مشکلات کودکی بحث عقده حقارت است
که اگر نتوانند بر آن غلبه کنند در بزرگسالی دچار مشکل میشوند.
کودک ناتوان است و از اینکه نمیتواند چیزی را انجام بدهد احساس تحقیر میکند.
او برای هر چیزی نیازمند دیگران است و پدرومادر باید به او برسند.
حال ما اگر وسایلی را در اختیار کودک بگذاریم که این حس تحقیر کاهش پیدا کند و او ببیند میتواند کاری را انجام بدهد،
مانع رشد احساس حقارت شدهایم. در نتیجه عزتنفس کودک با بزرگتر شدن بالاتر میرود.
این اسباببازیها برای کودکان زیر دو سال مناسب است.
حتی بعضی از نظریهپردازها میگویند که در یک سال اول هم میتوانیم از این اسباببازیها استفاده کنیم.
بااینحال از آنجا که در یک سال اول عملاً کودک نمیتواند راه برود، زمانی که شروع به خزیدن، چهاردستوپا رفتن و بلند شدن میکند،
استفاده از این اسباببازیها خیلی مهم است. درضمن فرآیند بازی کودک با این اسباببازیها باید توأم با تحسین والدین شود.
پدرومادر باید از اینکه میبینند کودکشان میتواند روروئک را حرکت بدهد ابراز شادمانی و او را تشویق کنند.
این کار در روحیه بچهها تأثیر فوقالعادهای دارد.
ویژگی سوم
ویژگی سوم این است که اسباببازیها باید انگیزه و محرک مناسبی برای کودک به ارمغان بیاورند.
زمانی که کودک با اسباببازی بازی میکند، باید احساس خوبی به او دست دهد و موفقیتی کسب کند تا برای ادامهٔ بازی انگیزه پیدا کند.
برای مثال میتوان لگوهای ساده که هر طرفشان به یک رنگ است برای کودک تهیه کرد و او وقتی سه قطعه از آن را کنار هم گذاشت ببیند
یک رنگ تشکیل شده است. کودک از این کار احساس موفقیت میکند و در نتیجه دوست دارد بازی را دوباره تکرار کند.
ویژگی چهارم
ویژگی چهارم این است که اسباب بازی باید حواس پنجگانه کودک را تقویت و بین این حواس هماهنگی ایجاد کند.
برای مثال وقتی کودک چیزی را میبیند، باید بین دیدن و استفاده از انگشتانش برای گرفتن آن چیز هماهنگی ایجاد شود.
حال اگر یک ماشین اسباب بازی کنترلی به کودک بدهیم که وقتی دکمه آن را میزند ماشین با سرعت فراوان حرکت میکند،
کودک خردسال به آن نمیرسد و احساس خوبی نخواهد گرفت.
پس به کودک دوسهساله نباید ماشین کنترلی بدهیم.
در این سن میتوان از ماشینهای پلاستیکی استفاده کرد که کودک بتواند پابهپای اسباببازیاش حرکت کند، آن را با دست بگیرد و نگهدارد.
این کار باعث هماهنگی بین حرکات چشم و دستوپا میشود.
ویژگی پنجم
ویژگی پنجم این است که اسباب بازی خوب باید بتواند تصورات کودک را شکل بدهد
و حس کنجکاوی او را پرورش بدهد و مهارتهای بدنیاش را تقویت کند.
پرورش حس کنجکاوی یعنی اینکه اسباب بازی باید گاهی کمی پیچیدگی هم داشته باشد.
برای مثال قطعات یک اسباببازی باید قابلیت جداشدن از هم داشته باشد
تا کودک ببیند میتواند با کمی اندیشه دوباره آنها را روی هم وصل کند.
پازلهای پنج شش تکهای برای کودک دو سه ساله مناسب است و با افزایش سن میتوان قطعهها را بیشتر کرد.
همچنین لگوهایی که به راحتی در هم چفت میشوند و تعدادشان اندک است
برای کودکان دو سه ساله مناسب است. من همین موضوع را در کنفرانسی مطرح کردم.
پدری گفت من این نکته را میدانم و برای کودک هفت سالهام یک پازل ۳۰۰ قطعهای خریدهام،
ولی او از آن خسته شده است. به او گفتم آخر خود تو هم نمیتوانی چنین پازلی را سرهم کنی.
بیشترین تعداد قطعه مناسب برای پازل یک بچه هفت ساله ۲۰ تا ۲۵ قطعه است.
منظورم این است که ما گاهی هم از آن طرف بام میافتیم و زیادهروی میکنیم که اشتباه است.
ویژگی ششم
ویژگی ششم این است که اسباب بازی ها باید امن و بیخطر باشند.
خیلی مهم است که اسباب بازی سطح تیز و برنده نداشته باشد و فلزی، شیشهای و شکستنی نباشد.
برای کودکان زیر دو سال چون کودک اسباببازی را به دهان میبرد، این وسیله باید قابلیت شستوشو و ضد عفونی کردن داشته باشد.
بعضی از والدین به کودک یکی دو ساله عروسک گرانقیمت میدهند.
این اسباب بازی اولاً به راحتی خراب میشود و کودک اصلاً نمیداند ارزش آن چیست.
پدر و مادر هم میگوید من برای کودک یک اسباب بازی گران خریدهام، درحالیکه برای کودک در آن سن ابعاد مهم است.
میتوان یک چیز بزرگ، اما ارزانقیمت برای او خرید تا بتواند به راحتی بازی کند.
همچنین اسباببازیها این گروه سنی بهتر است طناب نداشته باشد
تا باعث بریدن دست نشود یا قطعات آنها ریز نباشد تا کودک آنها را ببلعد.
ما اینها را ویژگیهای یک اسباببازی مناسب میدانیم.
با این توضیح، بفرمایید دستهبندی اسباب بازی ها بهطور کلی به چه شکل است؟
بهطورکلی ما اسباب بازی ها را به شش دسته تقسیم میکنیم.
دسته اول
اسباببازیهای کودکان زیر دو سال است و شامل لگوهای خیلی بزرگ دو سه تایی،
جغجغه و آویز یا کرادلها (قطعاتی که روی گهواره بچه نصب میشود و با تکان خوردن کودک تکان میخورند) میشود.
دسته دوم
اسباببازیهایی است که از آنها به عنوان اسباببازیهای جالب یاد میکنیم و هدفشان جلبتوجه کودک است
تا به نوعی او را متوجه چیزی کنند. برای مثال در این اسباببازیها کودک احساس میکند که با زدن دکمه، صفحهای حرکت میکند
یا چراغی روشن و خاموش میشود. در این دسته هر چیزی که توجه کودک را جلب کند مناسب است
و باید اضافه کنم که این اسباببازیها کمکم وارد حیطه درمان میشوند.
دسته سوم
اسباببازیهایی است که در کودک ایجاد تحرک میکند.
طنابزدن، سرسرهبازی، نردبان، لیلی، الاکلنگ، تختههای قرقرهدار، توپ و وسایل غلتیدنی و وسایل کشیدنی مثل :
فرغونهای کوچک، سهچرخه و ماشینهایی که با طناب آنها را میکشند.
اینها اسباببازیهای محرکاند و قدرت تحرک بچه را بالا میبرند.
با این اسباببازیها بهراحتی میتوان جلوی ضعف عضلانی بچهها را گرفت.
امروزه آپارتماننشینی باعث شده است که اکثر بچهها از لحاظ عضلانی ضعف داشته باشند.
درواقع تغذیهٔ آنها مناسب است، اما عضلات آنها به خاطر فقر حرکتی ورزیده نیست.
اگر پدر و مادر نمیتواند کودک را به پارک ببرد، چه اشکالی دارد که پارک را به خانه بیاورد؟
میتوان سرسره و الاکلنگ کوچک و قابل نصب در خانه گرفت، از دو طرف در اتاق برای کودک تاب درست کرد
یا اسباببازیهای کشیدنی برای او گرفت. سوای اینها بالاخره در هر آپارتمانی هم یک پارکینگ هست.
خوب است ما پدر و مادرها هم کمی همت کنیم و در پارکینگ ساختمان با بچهها توپبازی کنیم.
بچه توپبازی کردن را دوست دارد و در سلامتش هم اثرگذار است.
باید بگویم امروزه مشکل ما در کشور این توهم در والدین است که ما بچه بیشفعال داریم.
هر که را میبینید میگوید بچه من بیشفعال شده است. متاسفانه همکاران پزشک ما هم بلافاصله برای آرامشدن بچه دارو تجویز میکنند.
ایندرحالیاست که میزان شیوع بیشفعالی در جهان و از جمله در ایران در هر ۷۰۰ هزار زایمان تنها یک مورد است.
آمار کودکان بیشفعال اینقدر کم است، منتها تمام کودکان نیاز به حرکت دارند.
زمانی بچهها در کوچه بازی میکردند، ولی امروزه چنین فضایی وجود ندارد. حال کودک روی مبلها میپرد و میخواهد حرکت کند.
ولی والدین میگویند حرکت نکن چون همسایهها ناراحت میشوند.
از آنجا که بچه نمیتواند آرام بگیرد او را پیش پزشک میبرند که این بچه خیلی شیطنت میکند.
خطای پزشکان
متاسفانه پزشکان ما هم با دل والدین راه میآیند و به کودکان دارو میدهند که مشهورترین آنها ریتالین است.
این بزرگترین خطایی است که الان پزشکان ما انجام میدهند و کودکان را از حرکت وامیدارند.
ما در تمامی روشهای درمانی برای بیشفعالی واقعی میگوییم باید رفتاردرمانی انجام شود و نه دارودرمانی.
رفتاردرمانی یعنی به بچه اجازه حرکت بدهیم تا او انرژیاش را تخلیه کند و پدرومادر هم باید با بچه همراهی کنند.
بااینحال گاهی اوقات ما آنقدر بیحوصله به خانه میآییم که حتی یک راهرفتن معمولی کودک را پرسروصدا تصور میکنیم.
از طرفی وقتی شیوع جهانی بیشفعالی اینقدر کم است، پس ما نباید به کودکمان چنین انگی بزنیم.
دسته چهارم
مربوط به اسباببازیهایی است که برای تقویت و هماهنگی مهارتهای دستوچشم بهکار میرود.
برای مثال بچههای چهار پنج ساله باید بتوانند مهرههای بزرگ رنگی را به هم وصل کنند و نخی را از داخل آنها بگذرانند.
کودک از این طریق دستورزی میکند.
او باید بتواند سوراخهای یک شکل را پیدا کند و با قرار دادن قطعات مناسب در سوراخها شکلها را پر کند.
او همچنین باید بتواند چیزها را پیچ کند.
انواع اسباببازیهایی که پیچومهرههای پلاستیکی دارند در بازار ایران وجود دارد.
میتوانیم این وسایل را برای کودک تهیه کنیم تا دو تخته را به هم پیچ کند.
همچنین کودک باید بتواند قطعات مختلف یک آدم را به هم وصل کند.
دسته پنجم
اسباببازیهای تشخیصی است که معمولاً برای سنین پیشدبستانی استفاده میکنیم.
از این تشخیص هدفی داریم و برای مثال میخواهیم اشکال هندسی یا حجم و اندازه را به کودک یاد بدهیم.
این اسباببازیها هم جنبه درمانی دارد.
کودکی ممکن است مفاهیم اینچنینی را بلد نباشد و بعد به او انگ میزنند که کودک ما کندذهن است.
این در حالی است که وقتی ما با همین اسباببازیهای تشخیصی شرایط کودک را بررسی میکنیم میبینیم فقط با او کار نشده است.
درعینحال با این اسباببازیها میتوانیم هوش بچه را هم افزایش بدهیم.
آخرین گروه از اسباببازیها برای تقویت قدرت تکلم و بیان زبانی کودک استفاده میشوند.
ما برای این کار میتوانیم از کارتهای قصهگو یا کارتهای تصویری که صوت پخش میکنند استفاده کنیم.
برای اینکه کودک بتواند توصیف کند میتوانیم پازلهای مختلف را به او بدهیم تا جور کند
و به ما توضیح بدهد که چهطور توانسته این کار را انجام بدهد.
برای مثال انواع دومینوها در این گروه قرار میگیرد.
این دستهبندی کلی ما است،
مثال
اما برای مثال ما برای افزایش خلاقیت بچه هم اسباببازیهای دیگری داریم.
منظورم از خلاقیت وقتی است که احساس میکنیم کودک میتواند هنری مثل نقاشی داشته باشد.
در این شرایط وقتی به بچه مدادرنگی و آبرنگ میدهیم تا نقاشی بکشد هم جزو اسباببازیها است.
نتیجه
در نتیجه میتوانیم انواع وسایل طراحی و نقاشی را در اختیار کودک بگذاریم تا آزادانه نقاشی کند.
همینطور میتوانیم انواع مکعبها را به کودک بدهیم تا با آنها حجمهای مختلف بسازد. اینها باعث افزایش خلاقیت او میشود.
تصویر سازی
در کنار این برای اینکه تصویرسازی ذهنی کودک افزایش پیدا کند هم میتوانیم از اسباببازیهایی مثل عروسک استفاده کنیم.
ما خصوصاً در درمانها از این اسباببازیها استفاده میکنیم.
برای مثال کودک میتواند با عروسکش بازی کند و به ما داستان بگوید.
همان کاری که قدیمها میگفتیم «خالهبازی» کردن.
خالهبازی یکی از بهترین روشها است برای اینکه هم قدرت تخیل کودک را بالا ببریم و هم بفهمیم که او چه مشکلی دارد.
کودک مثل ضبط صوتی است که میتواند اتفاقهای روزمره را در دل بازیها بگوید.
وقتی او دارد خاله بازی میکند و بعد از زبان عروسک پدر دادوفریاد میکند، میفهمیم که او از پدر رنجیده است.
در شرایطی که روابط پدرومادر مشکل دارد،
میبینیم او خودش را در قالب عروسک کوچکی قرار داده است که زیر میز قایم شده است.
خالهبازی برای ما نشاندهنده تمامی اتفاقها یک خانواده و تاثیرات روانی آن بر کودک است.
بازیدرمانی و تأثیر آن در کمک به کودکان هم بپردازید.
علاوه بر نظریههای دانشمندان در مورد بازی که پیشازاین به آن اشاره کردم، دانشمندانی مثل لوئی و سولومون هم هستند
که بر بحث بازیدرمانی متمرکز شدهاند. اینها اصلاً بازیدرمانی را ابداع کردهاند.
نوعی از بازیدرمانی را دانشمندی به نام مورنو ابداع کرد که اسم آن نمایشدرمانی بود.
او میگفت برای کمک به بچهها نمایش اجرا کنید و برای مثال با اجرای یک نمایش عروسکی یک مورد اخلاقی را به کودک یاد بدهید.
البته ریشه بازیدرمانی خیلی قدیمیتر از مواردی است که گفتم و شاید به صد سال پیش برگردد.
درمان ترس
در آن دوران برای درمان ترسها در کودکان از روشهای بازی استفاده کردند.
بهعنوان مثال اگر بچهای از موش میترسید، شاید با استفاده از اسباببازیهای پلاستیکی شبیه موش
در فاصله خیلی دوری از کودک و نزدیککردن تدریجی آن این ترس از بین برود.
در این روش کودک را به مرور به این اسباببازیهای موشیشکل نزدیک میکنیم و
وقتی او با آنها انس گرفت میتوانیم یک موش واقعی را هم از دور به او نشان بدهیم.
اینها روشهای شرطیزدایی یا حساسیتزدایی در درمان کودکان است.
بازی درمانی
البته در درمانها خود درمانگر هم باید با کودک بازی کند.
درواقع بازیدرمانی فقط این نیست که کودک را با یکسری اسباببازی سرگرم کنیم،
بلکه یک شاخه از رشته روانشناسی بازیدرمانی است
که در آن بازیدرمانگر تربیت میشود که چهجور اسباببازیای را به بچه بدهد و چه نوع بازیای را برای او طراحی کند.
قطعاً بازی یک کودک پرخاشگر با یک بچهٔ خجالتی متفاوت است.
در پرخاشگری شاید باید از کاراکترها و نمایشهایی استفاده کنیم که کودک متوجه عواقب پرخاشگری باشد.
بالعکس برای کودکی که خجالتی است شاید درمانگر باید با بچه آنقدر بازی کند و او را وارد بازیهای گروهی کند تا خجالتش بریزد.
هیجانات بازی
در کنار این مسائل بحث هیجانات در بازیدرمانی اهمیت دارد.
بازیها و استفاده از اسباببازیها باید در بچه هیجان مثبت ایجاد کند
و نه هیجاناتی چون ترس و دلهره.
برای مثال ما بچههای کوچک را بیدفاع میگذاریم تا بازیهای کامپیوتری انجام بدهند.
البته تا حدودی هیجانات مثبت این بازیها خوب است، اما اکثرشان ایجاد ترس میکنند.
مثال
این بازیهایی که با استفاده از واقعیت مجازی و دوربینهای سهبعدی فرد ناگهان از بالای یک بلندی سقوط میکند هیجانات منفی میسازند.
بنابراین ما نباید اجازه بدهیم که کودکمان تا حدود ۱۲ یا ۱۳ سالگی از بازیهای کامپیوتری استفاده کنند.
همینطور است بازیهایی که بچهها در آن احساس باخت میکنند.
بچهها در این بازیها هیجان دارند، اما احساس باخت به آنها دست میدهد.
همینطور نباید کودکان تا سن نوجوانی در بازی با بزرگترها ببازند.
عادت بد والدین
برای مثال یک موردی که من در کلینیک با آن مواجه شدم این بود
که پدری میگفت من هرگاه با بچههایم بازی میکنم در آخر کار به دعوا میکشد و آنها به گریه میافتند.
یکی از کودکان او دختری ۹ ساله و دیگری پسری ۱۴ ساله بود.
وقتی از آنها پرسیدم چرا، هر دو گفتند در تمام بازیها بابا برنده میشود
و همیشه بازیهایی را انتخاب میکند که خودش بلد است.
خب این کلاهگذاشتن سر بچه است.
من به عنوان بزرگتر باید آن بازیای را انتخاب کنم که بچه میخواهد.
من باید تابع قوانین بازی بچه باشم نه اینکه او تابع قوانین من شود.
حال اگر بخواهیم بازیهایی مثل شطرنج را به کودک یاد بدهیم هم نباید با او مثل یک شطرنجباز حرفهای بازی کنیم.
ما باید کاری کنیم که همیشه بچه ببرد تا حس اعتمادبهنفس و موفقیت او که بهخصوص در نوجوانی مهم است شکوفا شود.
پس ما باید متوجه این موارد ظریف هم باشیم و اینها در بازیدرمانی هم مطرح است.
راهکار
اصلاً بسیاری از روشهای تربیتی به کودکان در قالب بازی ارائه میشود، نه اینکه نصیحت کنیم.
بچهها از نصیحتشنیدن بیزارند و تا پدرومادر بخواهد حرف بزند میگویند بس است دیگر خسته شدیم.
دلیلش این است که کودک به دنبال هیجان و بازی است.
آنا فروید عقیده دارد که بازی مهمترین کار یک بچه است و از دید او دوران بچگی تا ۱۸ سالگی ادامه دارد.
او میگوید تا ۱۸ سالگی بازی مهمترین کاری است که کودک برای آن برنامه میریزد،
انرژی صرف میکندو این فقط سرگرمی نیست،
بلکه او دارد کار انجام میدهد. زمانی که کودک دارد همچین کاری انجام میدهد
ما هم باید به آن احترام بگذاریم و هم هرچه در ذهن داریم از طریق همان ابزار کارش به او ارائه بدهیم.
پس من والدین باید بازیهای متنوعی یاد بگیرم،
به کودک آموزش بدهم و هر مورد اخلاقی را در دل آن بگذارم.
فرض کنیم کودکی از تاریکی میترسد. ما میتوانیم چراغها را خاموش کنیم،
نور شمع به اتاق بدهیم و یک نمایش سایهای برای بچه اجرا کنیم.
کودک میبیند که در نور شمع سایهها حرکت میکنند و ترسش از حرکت سایهها در تاریکی بیدلیل است.
در همهٔ این مراحل هم جلب همکاری کودک و با حوصله پیش رفتن بسیار مهم است.
اصلاً ما در برخورد با کودک عجله نداریم.
اشتباه والدین
والدین ما اشتباه میکنند و اسباببازی را میخرند و جلوی بچه میگذارند تا بازی کند.
این در حالی است که ما باید بنشینیم و با کودک بازی کنیم. او به دنبال همبازی میگردد.
در خانوادههای الان هم که تعداد فرزندان کم است یا تکفرزند هستند،
پدرومادر وظیفه دارند نقش اسباببازی را برای بچه بازی کنند.
این یعنی خیلی از اوقات پدرومادر وسیلهٔ بازی بچه است،
پس باید مراقب باشد وسیلهٔ مناسبی برای کودکش باشد
تا بچه از او الگوی مثبتی بگیرد.
حال در سنین نوجوانی میتوان بازیهایی طراحی کرد که در دل آن آموزشهای خاصی هم انجام شود.
پرورش خلاقیت در کودکان، چگونه مشوق خوبی باشیم؟
خلاقیت
احتمالا می دانید که برای بچه ها نشان دادن و لذت بردن از حس خلاقانه تا چه اندازه اهمیت دارد.
ولی حتی اگر آنها ایده پردازان خوبی باشند، نیاز به تعلیم و راهنمایی دراین مسیر خواهند داشت.
اگر می خواهید مشوق فرزندانتان باشید و حس خلاقیت آنها را برانگیزید، این موارد را درنظر داشته باشید
هرچه می گویید را در عمل انجام دهید
مربی و راهنمای بچه خود باشید.
کار کردن در کنار والدین برای بچه ها بیشتر از اینکه فقط از سوی آنها راهنمایی دریافت کند، الهام بخش تر است.
دراین صورت آنها می بینند که شما واقعا در موفقیت آنها شریک بوده اید و شما را به عنوان دوست خود می بینند.
شاید هم چیز جدیدی یاد بگیرند.
پس اگر دفعه آینده در کاری از شما کمک خواستند، به جای اینکه بگویید چه طور قطعات را تکان دهند،
خودتان وارد عمل شوید و به آنها کمک کنید.
کار با دست را تشویق کنید
کار کردن با دست خیلی اهمیت دارد.
این چیزی اولیه در تمایل بشر برای ساختن و بوجود آوردن است.
کامپیوتر و تلفن های هوشمند را کنار بگذارید و چند ابزار در دست بگیرید.
حتی اگر فقط یک چکش، سوزن و چوب در دسترس باشد، چیزی با فرزند خود بسازید.
دراین صورت حتی فرزندتان را به برقراری ارتباط و قدردانی نسبت به سبک زندگی
نسل های قبلی پیش از بازی های کامپیوتری و اینترنت کمک می کنید.
از بچه هایتان بیشتر توقع داشته باشید
ممکن است کمک بیشتر کردن به بچه برای کمک به او در موفقیتش وسوسه کننده باشد
ولی ادامه این کار می تواند این پیام را القا کند که او به تنهایی قادر به انجام این کار نیست.
پس به فرزندتان مسوولیت بدهید و از او بیشتر انتظار داشته باشید.
اینکه به بچه ها نقش مهمی بدهید و آن ها قادر به انجام چه کارهایی هستند ، شگفت انگیز است
فراهم کردن مواد اولیه برای بچه ها
کارشناسان به اهمیت ایجاد محیطی با مواد اولیه برای ترغیب خلاقیت های آنها تاکید دارند.
چیزهایی همچون خاک رس، کاغذ کادو و چوب بستنی را دم دست نگه دارید.
به جای روشن کردن تلویزیون برای بچه های جوان، اسباب بازی هایی که قدرت بازی تخیلی آنها را ترغیب کنند، بخرید.
این کار علاوه بر تشویق حس خلاقانه، فرصتی برای برعهده گرفتن نقش جدید و تجربه کردن کار تیمی به آنها می دهد.
کارشناسان به اهمیت ایجاد محیطی با مواد اولیه برای ترغیب خلاقیت های آنها تاکید دارند.
کمک به آنها در نزدیک شدن به بچه های دیگر
در حالیکه کمک والدین خیلی مهم است،
اینکه بچه ها فرصت یادگیری با بقیه را هم در همان سطح داشته باشند، اهمیت دارد.
پروژه هایی پیدا کنید که بچه ها بتوانند در آنها چیزهایی درکنار دیگر بچه ها یاد گیرند.
یاد گیری نظیر به نظیر راهی به شدت انگیزه بخش و هیجان انگیز برای یادگیری است که یادگیری را به شدت تقویت می کند.
دنبال فعالیت هایی باشید که بچه ها بتوانند با هم چیزی درست کنند.
تحسین تلاش ها برای نتیجه گرفتن
با اینکه درنظر گرفتن یک جایزه برای اتمام کار وسوسه انگیز است،
مهم این است که بچه ها را از طریق این پروسه برای برانگیختن حس خلاقیت و توانایی های آنها تشویق کنید.
وقتی بچه ای خودش بفهمد که در زمینه ای استعداد و توانایی و دانش لازم برای درک و فهمیدن را دارد،
انگیزه اش برای هرکاری بیشتر از وقتی است که به کمک های خارجی اتکا می کند.
توسعه دنیا و محیط اطراف
یادگیری در مورد فرهنگ های مختلف و سبک زندگی می تواند
ذهن بچه شما را با گشودن چشم هایش به راههای دیگر انجام دادن امور باز کند.
بچه هایتان را به مکان های ناشناس ببرید تا فرهنگ های مختلف بیاموزند.
یا هراز گاهی غذای ملیت های دیگر را امتحان و درمورد آن تحقیق کنید.
به بچه خود کمک کنید تا دنیای خودش را از زاویه دیگری ببیند.
تشخیص بهترین راه یادگیری کودک
اصرار نکنید که فرزند شما به یک شکل خاص درس بخواند و چیزی درست کند.
به خصوص اگر راههای قابل تغییر دیگری برای او هستند.
به فرزندتان کمک کنید تا موثرترین راه پردازش اطلاعات را بفهمد.
با تشویق او برای یافتن راههای بهتر یادگیری، به ویژگی های خاص فرزند خود پی می برید.
کمک به آنها برای تصور آینده
به بچه های بزرگ تر و نوجوانان اجازه دهید تا شخصی که می خواهند در پنج سال بعدی زندگی خود باشند را در ذهن تصور کنند
و از آنها سوالاتی نظیر اینکه چه شغلی در آینده می خواهند داشته باشند، بپرسید.
این سکوی خوبی برای حرف زدن در مورد نحوه رسیدن به اهداف تعیین و مراحل پیش از آن است.
تشویق برای دنبال کردن علایق
فرهنگ عامیانه در خیلی از مدارس تعبیر کوته فکرانه ای از آنچه” جالب” می دانیم ترویج می دهد
ولی بچه ها شما لزوما نباید آن را یاد گیرد.
به بچه خود بیاموزید که جالب و باحال آن چیزی است که او انجام می دهند.
مهم نیست که علاقه اش به فوتبال، تئاتر، نوشتن یا شطرنج است.
به او بگویید اگر سخت کار کند و به کاری که انجام می دهد، علاقه داشته و متعهد باشد، آن فعالیت جالبی است.
این ۱۱ بازی را برای کودکانتان به خاطر بسپارید
شاید در نگاه کلی فقط بازی به نظر برسند، اما بازی کردن، یکی از راهکارهای مهم تربیت جسم، روان و ارتباط با اجتماع است.
با بزرگ تر شدن بچه ها، بازی ها شکل بیرونی و مشارکتی به خود می گیرد.
البته این قانونی نبوده و در کودکان مختلف و در سنین مختلف الگوهای خودش را دارد.
این 11 بازی را به خاطر بسپارید
وقتی با فرزند بزرگتر یا کوچکتر خودتان بازی می کنید،
فرزند دیگر ایستاده و شما را تماشا می کند.
گاهی با وجود اینکه می خواهید او را وارد بازی کنید، قبول نمی کند.
این نوع نظاره گر بودن، تمرکز، بازی سازی در ذهن و همراهی اما در سکوت و بدون تحرک را به همراه دارد.
بازی های انفرادی
گاهی بچه ها دوست دارند به تنهایی بازی کرده و شریکی برای بازی شان نداشته باشند.
در این شرایط باید آنها را آزاد گذاشت تا خلوتی برای خودشان داشته باشند.
بازی های غیرهدفمند
در سن زیر یک سال، بعضی بازی های کودکانه بدون هدف و فقط به شکل جسته و گریخته است،
چهاردست و پا رفتن به جهت های مختلف، برداشتن اشیاء بدون هدف مشخص، نگاه کردن به اشیاء و… از این نوع بازی هاست.
والدین باید کودک را در این مسیر فقط همراهی کنند.
بازی های همپا یا هماهنگ
اگر شما و فرزندتان، فرزندتان و خواهر یا برادرش، فرزندتان و همسالانش وارد بازی ای شوید
که کاری را پا به پای هم انجام داده و به هدف برسانید، بازی همپا یا هماهنگ انجام داده اید.
این نوع بازی ها کلید ورود و برقراری ارتباط درست با اجتماع است
بازی های ارتباطی
وقتی همراه فرزندتان به پارک می روید، ممکن است با همسالان و یا حتی شما وارد بازی شود،
اما این بازی ممکن است بخشی شخصی و بخشی ارتباطی باشد.
به این ترتیب در این بازی ها به دنبال فرزندتان با شما یا همسالانش نباشید.
به این دلیل که این نوع بازی ها در اثر معاشرت موقت اتفاق می افتد.
بازی های رقابتی، عملکردی کودک را ساخته و تقویت می کنند بازی های مشارکتی بازی های مشارکتی معمولا هدفمند هستند
و کودکان با هدفی خاص وارد بازی می شوند. این بازی می تواند با همسالان، خواهر یا برادر و والدین انجام شود.
برای مثال یکی از اهداف آنها می تواند برنده شدن در بازی و ارضای حس برتری طلبی باشد.
پنج بازی در گروه بازی های عمومی
بازی های مفهومی
نقاشی، خط، موسیقی، نوشتن و… به طور کلی فعالیت های هنری در این گروه قرار دارند.
کودک می تواند این بازی- هنرها را به تنهایی، همراه همسالان یا والدین انجام دهد.
بازی های فیزیکی
طبیعی است که اولین اثر آن بالا بردن توان جسمی کودک و تناسب اندام اوست.
همراه با آن، سلامت روان کودک نیز سلامت و ساختار سالم خود را پیدا خواهدکرد.
این بازی- ورزش ها نیز در منزل و بیرون از آن امکان پذیر است.
بازی های ساختاری
ساختن یک سازه با لگو، چوب، قطعات فلزی و…؛
درست کردن یک وسیله بازی طبق طرح؛ خلاقیت در طراحی یک بازی و… همگی از بازی های ساختاری هستند.
این بازی ها که به راحتی در منزل قابل انجام است، از بازی های مهم برای تقویت خلاقیت کودک هستند.
بازی های تخیلی
هر نوع بازی که بتواند رویاپردازی، خلاقیت در داستان سرایی، تصویرسازی ذهنی و مهارت حل مساله را در کودک تقویت کند،
در این گروه جای می گیرد.
اجرای تئاتر عروسکی در منزل، قصه پردازی از طریق نوشتن، قصه گویی برای والدین و… باعث تقویت این مهارت کودک می شوند.
بازی های رقابتی
این بازی های مهارت فکری- عملکردی کودک را ساخته و تقویت می کنند.
در این بازی ها کودک باید مشارکت، رقابت سالم، احترام به قوانین و… را یاد بگیرد.
بسیاری از بازی های فکری ای که در منزل قابل انجام بوده، دارای این ویژگی هستند.
ورزش های گروهی نیز در این گروه تقسیم بندی می شوند.
نقش والدین در هدایت کودک برای انتخاب و انجام بازی بسیار مهم است
نقش کلیدی والدین در بازی نقش والدین در هدایت کودک برای انتخاب و انجام بازی بسیار مهم است.
مضرات و فواید بازی های دیجیتال برای کودکان
نمی توان بچه ها را از دنیای اینترنت و تلفن همراه و تبلت و… دور نگه داشت.
به این دلیل که اولا باعث کنجکاو شدن و گرایش بیشتر به این منابع می شود.
دوما، در صورتی که همسالان فرزندتان با برنامه ریزی و نظارت درست در این زمینه کسب مهارت کنند،
فرزند شما از این نظر دچار نقص خواهدشد.
علاوه بر اینکه در حال حاضر دیجیتالی شدن بسیاری از نیازهای روزمره زندگی، ضرورت فراگیری مهارت های دیجیتالی را گوشزد می کند.
ببینیم نکته های مثبت و منفی در زمینه بازی ها و ارتباط با دنیای دیجیتال در کودکان و نوجوانان چیست؟
موارد منفی را بشناسید
قسمت 1
- تماشای روزانه 5 ساعت تلویزیون باعث کاهش 25 درصدی میزان تمرکز کودک در زمان ورود به مدرسه یعنی سن 7 سالگی می شود.
- تماشای روزانه یک ساعت تلویزیون افزایش خطر ابتلا به اضافه وزن را در زمان بلوغ دو برابر می کند.
- در نوجوانان کلاس پنجم و تا هشتم استفاده از کامپیوتر باید محدود به کارهای مرتبط به مدرسه و مسائل آموزشی شود،
- اما معمولا بیش از این مقدار کودکان از کامپیوتر استفاده می کنند.
- این مسئله باعث کاهش میزان تمرکز و فراگیری مباحثی مانند ریاضی و نوشتن می شود.
- بازی های کامپیوتری با امتیاز بین سه تا هشت، در صورتی که خشونت آمیز باشند،
- خطر ابتلا به استرس و اضطراب و اختلال در ارتباط های اجتماعی را افزایش می دهد.
- بازی هایی که می توانند تحرک بدنی در کودک ایجاد کنند، مفید هستند.
- بازی های نشستنی، تا 27 درصد خطر مشکلات ستون فقرات، لگن و گردن را افزایش می دهد.
- هر 2 تا 4 ساعت تماشای تلویزیون به شکل مداوم، تا 2 و نیم برابر خطر افزایش فشار خون را بالا می برد.
- در کودکان یک تا سه ساله، هرچه آمار تماشای تلویزیون بالا رود، به همان نسبت مدت زمان بازی با اسباب بازی ها کاهش می یابد.
- بازی های کامپیوتری، در صورتی که خشونت آمیز باشند، خطر ابتلا به استرس را افزایش می دهد موارد مثبت را بشناسید
- کودکانی که کارتون های علمی تلویزیون را نگاه می کنند، از همسالان خود مهارت زبانی و دایره واژگانی بیشتری دارند
. • بهترین شیوه برای کاهش وزن و سوختن کالری های اضافی تجمع یافته در کودکان، تحرک بدنی در هوای آزاد و درواقع انجام ورزش های هوازی است.
قسمت 2
این تاثیر 6 برابر دویدن روی تردمیل به مدت 3 ساعت است.
- استفاده از کامپیوتر، حداکثر به مدت نیم ساعت در روز، باعث حفظ سلامتی چشم و جلوگیری از کاهش بینایی تا سه برابر می شود.
- برقراری تناسب بین بازی های فکری و بدنی باید مورد توجه قرار گیرد
- کودکان و نوجوانانی که کمتر به بازی های کامپیوتری علاقه داشته و بیشتر ورزش می کنند،
- بیشتر در فعالیت های خیریه حضور پیدا می کنند
. • ارتباط بیشتر با محیط زیست زمانی اتفاق می افتد که کودک زمان کمتری را پای کامپیوتر، تلفن همراه و بازی های دیجیتال بگذراند.
- دختر و پسربچه هایی که به طور منظم ورزش می کنند، کمتر عصبی شده و می توانند رفتارشان را در شرایط مختلف کنترل کنند.
- کودکان دو تا سه ساله ای که بازی های خانگی شان مرتبط با مفاهیم آموزشی است،
- از نظر مهارت کلامی، تمرکز، شنیداری و دیداری سه برابر جلوتر از کودکانی هستند که این بازی ها را انجام نداده یا به شکل منظم انجام نمی دهند.
- کودکان و نوجوانان را نباید از بازی با وسایل الکترونیکی- کامپیوتری منع کرد.
- به این دلیل که به بازی با آنها حریص شده و منع مکرر استفاده از این گونه وسایل
- باعث به هم زدن تعادل روانی آنها می شود. بنابراین استفاده از این دستگاه ها نباید به طور کامل منع شود.
- کافی است نوع و مدت زمان استفاده از وسایل الکترونیکی، تنظیم شود.
- برقراری تناسب بین بازی های فکری و بدنی باید مورد توجه قرار گیرد.
- کودکان و نوجوانان به همان نسبت که نیازمند بازی های فکری برای حفظ و تقویت مهارت های روانی شان هستند،
- به همان نسبت نیز نیازمند تحرک بدنی برای سلامت جسمی هستند.
- بنابراین والدین باید بین انجام این مهارت ها تعادل برقرار کنند.
هدف شرکت
و حالا ما اینجا ایستاده ایم تا بهترین ها را برای شما رقم بزنیم
هدف شرکت آشیانه ققنوس ایرانیان، آموزش در زمینه هوافضا
با صرف کمترین زمان و هزینه اما با بیشترین بازدهی برای کودکان علاقه مند در این زمینه می باشد.
ویژگی پک ها
محصولات آموزشی ما کاملا خود آموز بوده و همینطور ویژگی پک های آموزشی ما شامل :
– مناسب برای هردوره سنی
– تقویت قوای فکر
– متناسب با سن و توانایی های ذهنی کودک
– نرم و بی خطر
– ایجاد انگیزه و محرک مناسب
– تقویت حواس پنج گانه
– تقویت حس کنجکاوی
– تقویت قدرت تکلم و بیان زبانی کودک
-کمک به پردازش اطلاعات برای یادگیری بهتر کودک شما
– کمک به تصور آنها در آینده و دنبال کردن علایق
– انتخاب رنگ های مناسب با روحیات کودک زیر نظر روانشناس
راهکار مهم
یکی از راهکار های مهم برای تربیت جسم و روان و ارتباط با اجتماع کودکمان ،بازی کردن است.
ما میتوانیم با بازی های آموزشی رئی تربیت فرزندانمان تاثیر گذار باشیم
یکی دیگر از دلایل مهم در سلامت فرزند،بازی های هدفمند است.
بازی های هدفمندی که گاه کودک بتواند به تنهایی بازی کرده و گاه با همسالان خود وارد بازی شود.
زیرا در بازی های مشارکتی معمولا بازی هدفمند بوده و می تواند
با ایجاد رقابت مثبت در کودک حس خلاقیت و بالا بردن توانایی جسمی کودک همراه با سلامت روان و ساختار سالم خود را پیدا کند
که این نوع بازی و سرگرمی هم داخل و هم در خارج خانه قابل اجرا می باشد
زیرا پک های ما شامل فعالیت های هنری(نقاشی،شعرو…) و بازی های ساختاری و رقابتی نیز می باشد.
اما در این میان والدین هم نقش کلیدی برای انجام و ساخت بازی ها دارند.
#فونیکس_رویاهات_باش #آشیانه_ ققنوس_ ایرانیان#فونیکس #علیرضا_ نوروزی #خانواده_فونیکس #هوش_هوافضا #پهپاد
برای دانلود pdf مقاله کلیک کنید
میانگین امتیاز / 5. تعداد آرا:
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
مقاله بسیار جالبی بود.
ما هم میتوانید برای خرید اسباب بازی مورد علاقه شما به شما مشورت بدهیم